غربت تنهایی سخته اون هم اولش . امروز تو دانشگاه مالایا داشتم با آقا حسین صحبت می کردم .- این آقا حسین ما با خانمش و بچه چهار سالش اومده مالزی برای بالاتر بردن دانش بعد از چند سال کار و تلاش در ایران . تو این دیدار های کوتاه انسانی است ماه .-
در بین حرف زدن به این رسیدم که من در ایران و تهران کم حرف وساکت بودم ! دیدم دیدگانش چپ شد . گفتم البته تنهایی باعث می شود وقتی که گوش پیدا کردی زیاد حرف بزنی .
یکی دیگه هم همین را چند شب پیش به من گفت .
نمی دانم شاید باز به عادت تهران برگردم راستی دوستان من کم حرف بودم یا پر حرف ؟
در بین حرف زدن به این رسیدم که من در ایران و تهران کم حرف وساکت بودم ! دیدم دیدگانش چپ شد . گفتم البته تنهایی باعث می شود وقتی که گوش پیدا کردی زیاد حرف بزنی .
یکی دیگه هم همین را چند شب پیش به من گفت .
نمی دانم شاید باز به عادت تهران برگردم راستی دوستان من کم حرف بودم یا پر حرف ؟