اما دوستی را که چشم انتخاب کند امکان کمی دارد تا محبوب دل شود اما آن را که دل انتخاب می کند بی گمان نور چشم خواهد شد. از دیده تا دل فرسنگ ها فاصله است.
۷ نظر:
ناشناس
گفت...
joz doosti,doost az doost hich nemikhahad. yeki ra nashayad be chobe digari randan
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر ... هر آن چه ناصح مشفق بگویدت بپذیر/// ز وصل روی جوانان تمتعی بردار ... که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر/// نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی... که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر /// معاشری خوش و رودی بساز میخواهم... که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر/// بر آن سرم که ننوشم می و گنه نکنم... اگر موافق تدبیر من شود تقدیر /// چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند... گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر/// چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک... که نقش خال نگارم نمیرود ز ضمیر /// بیار ساغر در خوشاب ای ساقی... حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر /// به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار... ولی کرشمه ساقی نمیکند تقصیر/// می دوساله و محبوب چارده ساله... همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر/// دل رمیده ما را که پیش میگیرد... خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر/// حدیث توبه در این بزمگه مگو حافظ... که ساقیان کمان ابرویت زنند به تیر ///
من که کارم از دلتنگی واسه صدات گذشته... دیگه باید ببینمت... کار با صدا و نوشته درست نمیشه... امروز کلی یاده دوران دانشگاه کردم... چقدر خوش بودیم خودمون خبر نداشتیم
۷ نظر:
joz doosti,doost az doost hich nemikhahad. yeki ra nashayad be chobe digari randan
می شود ، اعتماد که بشکنه نمیشه به سادگی جوشش داد.
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر ... هر آن چه ناصح مشفق بگویدت بپذیر///
ز وصل روی جوانان تمتعی بردار ... که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر///
نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی... که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر ///
معاشری خوش و رودی بساز میخواهم... که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر///
بر آن سرم که ننوشم می و گنه نکنم... اگر موافق تدبیر من شود تقدیر ///
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند... گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر///
چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک... که نقش خال نگارم نمیرود ز ضمیر ///
بیار ساغر در خوشاب ای ساقی... حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر ///
به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار... ولی کرشمه ساقی نمیکند تقصیر///
می دوساله و محبوب چارده ساله... همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر///
دل رمیده ما را که پیش میگیرد... خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر///
حدیث توبه در این بزمگه مگو حافظ... که ساقیان کمان ابرویت زنند به تیر ///
bia oonvar karet daram. lanatiiiiiiiiiiiiiii.zud biaaaaaaaa bashe. dir nakoniiiiii ha
راستی من ناشناس نیستم . نمک هم می شناسم. من اسمم احسانه است.
وای مرتضی جان ، دلم لک زده برای صدایت ! حالا محبوب چارده ساله از کجا بیاوریم ! لطف کردی ، حافظ وب لاگم کم شده بود....
مرسی.
من که کارم از دلتنگی واسه صدات گذشته... دیگه باید ببینمت... کار با صدا و نوشته درست نمیشه... امروز کلی یاده دوران دانشگاه کردم... چقدر خوش بودیم خودمون خبر نداشتیم
ارسال یک نظر