web stats tools

جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

از جايي كه هيج حواسم نبود

"وقتي نگاهي دنبالت كش مي‌آيد مدام؛ وقتي بهانه زياد مي‌شود براي ديدارهاي هرروز؛ وقتي آرام‌ترين زمزمه‌هايت را در مشق خط شبانه‌اي مي‌خواني؛ وقتي سكوت‌ ميان قلپ‌هاي چاي ديگر مثل قبل سبك و سرخوش نيست..
چيزي از جنس احساس، كِش مي‌آيد اين روزها ميان‌مان. من مي‌فهمم و نمي‌خواهم بفهمم. مي‌بينم و نمي‌خواهم ببينم. حواسم به بودن‌هاي بي‌بهانه‌اش هست. كه هرروز نزديك‌تر مي‌نشيند كنارم؛ كه مهربان‌تر صدايم مي‌زند.
كاش مي‌خواند ته چشم‌هام؛ كه من آدمِ اين بازي‌ها نيستم ديگر. كاش مي‌توانستم گم و گور شوم پيش از آنكه لبريز شود. كاش رابطه‌هاي بي‌دعوت ترمز خطر داشت.
كاش اينجا را مي‌خواندي پسر. كاش دور مي‌شدي. فرار مي‌كردي"


جملات بالا کپی یک وب لاگ یک دختر دانشجوی ایرانی در ایران !

کاش بازی را شروع نکرده بودم و کاش .....
نه از تک تک لحظات راضیم . بودنش ، رفتنش و بی وفایش و ....

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ghahsang bood
kash hichi nabood

ناشناس گفت...

ghashang bood
kash az aval hichi nabood

Google Analytics Alternative