خانه ماندم امروز ! بعد از مدتها .
باید شستشو می دادم ! همچی رو ، از لباسهای که دیگه به آخر رسیده بودند تا خودم و ذهنم را اما این شستشوی ذهن خلی سخت ! به این راحتی ها پاک نمی شه ! به طبع امروز هم یونی نیستم که غذای ایرانی بخورم ! نه جدا قسمت مالایی است این هفته !
فیس بوکم هم تعطیل کردم ! وقت می گیرد، دراین آشفته بازار...
۶ نظر:
khoobe dige gooshe moft gir avordi har charandi delet mikhad minevisi inja , ehtemalan dasshooye nemikhasti beri ke inja benevisi ma ham bedoonim
یه روز من میام و برات همه شستنی ها رو میشورم. تا تو بتونی راحت به کارهای مهمت برسی. می فهممت. درکت می کنم. هر چند بعضی ها ممکنه از وسعت روحت دچار قبض روحی و ضعف جسمی بشند. اما مهم نیست. یک نفر باید تو رو درک کنه. من فکر می کنم دارن کم کم می فهمت.
دست شما درد نکنه ، راضی به زحمت نیستم ! شستنی ها را خودم بشورم بهتره ، به امید شماها نمی شود ماند که مهربان به نظر می آیید ولی نمی توان امید داشت به وفایتان .
hahahaahaaaaaaaaaaaaa
man amukhteam baray bedast aavardan talaash konam va az sarzanesh o tamaskhor kesi chehreh dar ham nakesham. in kar ra khaham kard. zendegi be man aamukheh ast. hay o huy kesi ham maraa sost nakhahad kard
من شما ناشناس ها رو می شناسم شما همه نمک نشاس ها رو. مردید بیائید اسم هاتون رو بذارید ببینم حرف حسابتون چیه!شایدم همه تون زن و بچه اید. مگه کار و زندگی ندارید اینقدر اینجا رو شلوغ پلوغ کردید...
ارسال یک نظر