web stats tools

جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

شلوغی

 این لینک زیر را گوش بدید  بد نیست . البته تو فیس بوک ملت هم هست. مال گروه کامکارا


کامکارها از دل می گویند.
جدا بچه ام ها ! خوب چرا این وری می شینی ناهار می خوری . مرد باش مثل آدم بشین !
اما این خدا هم بازیش گرفته می خواهد صبر من را بسنجد ! نیاز به سنجیدن ندارد . کوچکم...
اما ندیدنش هم مثل دیدنش می لرزاند آدم را ! امروز ثانیه ای هم نگاهش نکردم به سان دیروز ..

" آدم ها در دو حالت همدیگرو ترک می کنند : اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره. و دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره"دوست داشته شدن ترسناک ،حس دوست داشتن تکلف می آره آدم را اذیت می کنه کمش خوبه ولی زیادیش اثر عکس داره .این که همش به حرف یکی باشی هم همین مشکل داره باید خودت باشی !  گرچند این خود بودن هم آدم را خسته می کند ! این جمله های پایین مال یکی از دوستان شاید به نظر خیلی ها موفق باشه از بچه های دوره ، دانشجوی دکتری پرینستون ولی باز هم ...

"دلم می خواد واسه یه مدت از این خود فعلی استعفا بدم و برم یه نقش جدید رو بازی کنم. یه نقش کاملا متفاوت. یه جایی که هیچکسی من فعلی رو نمیشناسه. من تنها چیزیم که پیش وجدان خودم ازش راضیم توانایی برنامه ریزی بلند مدته (غیر از این کلا عذاب وجدان من رو کشته) . میدونم که توی این برنامه کم کم دارم به اون نقطه میرسم. میدونم که به زودی این کار رو میکنم!"

این راضی نبودن ، این که با خودمون مشکل داریم ، نشونه زندگیِ ، من لحظاتی را که با خودم حال کردم را می توانم بشمرم . - نه اون حال بی جنبه ها- شاید برخلاف آقایون دیگر من یکی خیلی نتیجه گرا نباشم وفرآیندهای اعمال هم جز اون زمان ها باشه ، ولی  در هر صورت نتیجه جزئی از داستان که آدم را ارضا می کنه .


۳ نظر:

ناشناس گفت...

cheghad cherto pert minevisi , darham barham , baba ye joori benevis adam halish beshe !!! harchand ke aadat kardim be in modele ghati patiiiii

امیر گفت...

آشفته حال را معتبر سخن نیست .

در عین بی ربطی ، ربط ندارند؟ :دی

امیر گفت...

وقتی جملات ساده را کسی دوست نداره ، فهمیده نمی شوند چه کار باید کرد ؟

Google Analytics Alternative