این مه شید ، دخترایست 15 ساله ! فوق العاده باهوش ! من این لفظ را برای هر کسی بکار نمی برم ! در بین شاگردهای 4-5 ساله ای که داشتم این دختر جدا در سطح 10-15 نفر اولِ.
این دختر خاص ، آدم رکی است به اقتضای سنش و شیطتنت خودش را دارد .شیطنت هایش آدم را به خنده می اندازد و حاضر جوابی هایش دهان را باز نگه می دارد .
رک بودنش را دوست دارم ، راجع دوست مشترکمان می گفت آدم خوبی است . این آدم خوب بودن همه جا خوب نیست ! راست می گفت من هم همین مشکل را دارم. البته من خوب نیستم ! اما هر چه هستم همه جا خوب نیست!
بچه است اما شاید بیش تر از ماها بفهمد ! فلسفه اش برای درس نخواندن + تنبلی که به من هم تعمیم داد جدا قانع کننده است ! من این آدم را مازیار دختر می نامم البته مازیار اندازه این باهوش بود چه غمی داشت (فعلا از دست مازیار دلخورم ! اگر اینجا را بخوانه می دانم داره فحش می کشه به سر تا پای من ) .
طبق عادت همیشگی خواستم فید بک بگیرم از خانم دکتر که من را چه جوری دیده! مه شید گفت مادرش آرام بودن و نایس بودن من تایید کرده! البته امید وارم این نایس ، مثل نایس های احمد نباشه که معنی خوبی نداره ...
آرام آرام آرام ! جدا من آرامم ؟ از نازی بپرسی که فکر کنم غش کنه از خنده ...
راستی فهمیدم که زمان درس حداقل 3 ترم باید باشه . پروژه هم احتمالاً شبیه سازی یک کوفتی با انسیس بردارم ! می شد یک چیزی گرفت که توش پول باشه ولی مقاله در نمی آمد پروداکت در می آمد ازش که گور بابای پول این همه خرج کردیم این هم روش... خدا پدر و مادرم را نگه دارد مرا هم ببخشد به دلیل بی احترامی های که کرده ام ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر