سفری بود گنتینگ و کمرون های لند .
قشنگ است ! دیدین شهر گناه هم که بد نیست ... می ارزد شاید ببنید که چرا ضررش قرار است بیش تر از منافع اش باشد .
بعدی اش کمرون های لند بود مزارع چای ....
و آبشار بین راه گم شدن عینک من در آب ....
داستانی بود ! حواشی سفر قشنگ تر از سفر بود ...
جالب است که همسفر داشته باشی اهل حرف
دکتر را می گویم آدمی که از بین کلی کشور که دیده می گوید من مالزی را برای زندگی ترجیح می دهم .
بشار هم که مانده است در بین مدرن شدن و سنتی یمنی ماندن ...
نکته مشترکی داشتدن این دوستان که بعدا خواهم گفت . اما باز چهره شناسیم اشتباه نکرده بود
درست گفته بودم که دکتر عیارش فرق دارد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر