web stats tools

جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

به کوی ميکده يا رب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

مباحثی که در آن مجلس جنون می‌رفت
ورای مدرسه و قال و قيل مسله بود
دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی
ز نامساعدی بختش اندکی گله بود

بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن
به خنده گفت کی ات با من اين معامله بود



که چی کلی کار داریم 

هیچ نظری موجود نیست:

Google Analytics Alternative